رویای ازدواجتان را در آنتالیا واقعی کنید.

رویای عروسی خود را با اپراتور عروسی در ترکیه به اشتراک بگذارید

ازدواج چیست؟ یک آنالیز روانشناختی

.حتی اگر ازدواج در شکلهای متفاوت انجام شود هنوز هم به عنوان یک فرم ارتباطی در تمام فرهنگها مورد پذیرش است

در این مقاله، براساس ادبیات روانشناسی، سعی خواهیم کرد بر چه بودن ازدواج تمرکز کنیم.

ازدواج به اتحاد مردان و زنان میپردازد که توسط جامعه آنها تأیید شده است.

حتی اگر از محلی به محل دیگر متفاوت باشد باز هم ازدواج عموما با اراده آزاد طرفین و درمسیرخواسته آنها زندگی مشترک خواستن را نمایان میکند.

به منظور ازدواج، افراد باید به سطح مشخصی از بلوغ برسند.

میخواهم تغییر فرهنگ موضوع بحث ما بلوغ را نیز خاطرنشان کنم.

در ادبیات روانشناسی، تعاریف مختلفی در مورد ازدواج وجود دارد.

”ازدواج چیست؟ “ ما می توانیم برخی از عبارات را به صورت زیر فهرست کنیم:

”ازدواج، حتی اگر تفاوتهای فرهنگی وجود داشته باشند،تنها شکل رسمی مورد قبول جوامع برای زندگی مشترک است. “

ازدواج ، نهادیست که عواطف و احساسات دونفر را که یکدیگر را دوست دارند از دنیای درون خارح گرده وارد یک وضعیت واقعی اجتماعی میکند.

ازدواج نهادیست که امکان پیوند منیت یک فرد را با منیت فرد دیگر ایجاد کرده، توسعه فردی و شاد بودن او را حفظ میکند.

عروسی ایرانی در انتالیا

ازدواج با تصمیم به ازدواج گرفتن،تامین نیازهای خانه،صاحب فرزند شدن،کمک به یکدیگر،درک شکستهای عاطفی و احساسی، جشن گرفتن شادیها یعنی در کل برای ایجاد یک اتحاد قدرت ، قولی است مه دونفر به یکدیگر میدهند.

ازدواج یک روش نهادینه شده است، نظام روابط، یک نهاد قانونی است که زن را به یک مرد متصل می کند، در جامعه برای فرزندان متولد شده، دارای کنترل، حقوق و اقتدار در ابعاد اجتماعی دولت است.

در جوامع دیگر بیانگر تفاوتها بودن،تشکیل خانواده دادن و برای اطمینان از ادامه دو نفر برای ازدواج پایدار با یکدیگر همکاری کردن، مسئولیت های مشترک خود را نسبت به یکدیگر و فرزندانشان بجا آوردن، نهادی متشکل از سیستم های متصل به هم است.

یکی از نکاتی که در بررسی پاسخهای ارائه شده به سوال”ازدواج چیست؟ “نظرم را جلب کرد این است که هر آشنایی میتواند به انتقاد برسد.

به عنوان مثال با وجود تأکید بر"اتحاد رسمی"، ازدواج های غیر رسمی نیز وجود دارد-همانند ازدواج دینی- کسانی که دوست ندارند ازدواج کنند، اما با وجود تاکید بر« دونفری که یکدیگر را دوست دارند »، کسانی نیز هستند که با وجود اینکه کسی را که قرار است با او ازدواج کنند را دوست ندارند ولی مجبور به ازدواج با او هستند.

همانند اینکه با وجود تأکید بر بلوغ،در سنین کودکی ازدواج کردن.

شاید مفید باشد به جای جستجو برای تعریف بی قید و شرط و جهانی ازدواج به نقاطی که در هرتعریفی توجه ما را جلب میکند، توجه کنیم.

ازتباطات ازدواج یکی از ارتباطاتی است که در تمام طول عمرمان مابین مهمترین اشخاص زندگیمان برقرار خواهد شد.

در دنیای امروز ما، ازدواج بیشتر در مواردی مانند انتخاب شریک و آزادی مساوی، برابری و ارتباطات نزدیک مطرح میشود.

مدت زمان زیادی است که تحقیقات انجام شده بر روی زوجها ی مزدوج،وجود پنج سنگ زیر بنای ازدواج را به اثبات رسانده است.اینها :

محرمیت

تعهد

انطباق

ارتباطات

جهت گیری مذهبی

چرا ازدواج یک نیاز می باشد؟

”چرا ازدواج میکنیم؟“ تحقیقاتی که به دنبال پاسخ به این سوال می باشند به این نتایج دست یافته اند:

نیازهای بیولوژیک،اجتماعی و روانشناختی و اشباع انگیزه ها

نسل جدید به دنیا آوردن

برای به دست آوردن جایگاهی در جامعه

داشتن اعتماد به نفس و محافظت، احساس همبستگی و احساس مالکیت.

روشهای ازدواج در جامعه ما چگونه است؟

در نگاه به روشهای ازدواج دو روش متفاوت پیش رو ظاهر میشوند:

ازدواج همراه با دوست داشتن: مفهوم ازدواج همراه با دوست داشتن ،در داخل جامعه،به معنی این است مه دونفری مه یمدیگر را دوست دارند با اراده آزاد خود تصمیم به اتحاد و اشتراک زندگی شان با یکدیگر میکیرند .

ازدواج به روش تنظیم شده: دو نفر بدون صحبت کردن، با میانجی گری واسطه ها با یکدیگر ارتباط برقرار کرده وصحبت کرده و به زندگی مشترک با یکدیگرتصمیم میگیرند.

افراد پیش از ازدواج، فرصت شناخت یکدیگر را یا خیلی کم بدست میآورند و یا اصلا نمی بایند. در برخی از ازدواج این وضعیت باعث مشکلات می شود، در حالی که در برخی از ازدواج ها می تواند نتیجه خوبی ایجاد کند.

افرادی که بدون شناخت یکدیگر با هم ازدواج میکنند غالبا امکان دوست داشتن یکدیگر را در طول زمان خواهند داشت.

ازدواج و فرآیند انتخاب همسر

کارشناسان ”انتخاب همسر را به عنوان یکی از مهمترین تصمیمات در زندگی انسان“ در نظر میگیرند.

فرد با تصمیم خود در زندگی باقی مانده خود، از راه های مختلف به طور مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار می گیرد.

عمرزندگی مشترک می تواند بیش از نیمی یا حتی بیشتر از دو سوم زندگی یک فرد را پوشش دهد.

به همین دلیل، انتخاب یک همسر تصمیم مهمی است، یک دوره دشوار و پیچیده.

خانواده ای که با تصمیم به ازدواج آغاز ، با انتخاب همسر ادامه و با شروع زندگی مشترک در جایگاه خود قرارمیگیرد همانند حلقه های زنجیربه هم متصل و در زمینه مناسب قابلیت همکاری را نشان میدهد.

همانطور که وقتی یکی از حلقه های زنجیر ضعیف باشد زنجیر پاره میشود و در وضعیت غیر قابل استفاده قرار میگیرد،برای داشتن یک خانواده سالم نیزدر مرحله تصمیم به ازدواج و انتخاب همسر ،رفتار هوشیارانه افراد ضروریست.

در زندگی انسان دو موضوع اساسی وجود دارد.یکی ازآنها انتخاب شغل است و دیگری انتخاب همسر.

تصمیم درست فرد درمورد این دو موضوع،برای داشتن زندگی شاد شرط اساسی است.

در ازدواج به اندازه اهمیت یافتن فرد مناسب ،انتظارات از زندگی مشترک نیز در بالاترین درجه اهمیت قرار دارد.

اغلب، ازدواج ها نتیجه یک فرایند انتخاب است. در انتخاب همسر دو اصل اساسی وجود دارد. اینها عبارتند از:

اصل همگرایی: با توجه به اصل همگرایی در داخل یک گروه محدود ، انتخابات براساس سن، نژاد، قومیت ، طبقه اجتماعی، تعلیم و شباهت های شخصیتی صورت می گیرد.

اصل تکامل: بر طبق این، افراد بر اساس ویژگی های مختلف و مکمل فردی، انتخاب می کنند. واقعیت این است که بیشتر ویژگیهای شریک، با ویژگیهای فرد متقابلا همخوانی دارد و این استدلال میکند که روابط سالمتر خواهد بود. خصوصیات فردی، ظاهر کلی، وضعیت اقتصادی،

وضعیت شغلی و اجتماعی برخی از خصوصیات مورد نیاز در انتخاب شخص است.

با توجه به احساسات متقابل در انتخاب شریک روند ارتباطات را باید مد نظر قرار داد و تصمیم گرفت.

فردی که تصمیم به ازدواج دارد اعتقاد بر این است که در صورتیکه نامزد ازدواج دارای ویژگی های مشابه باشد، این ازدواج سالم خواهد بود.

مناسب یا نامناسب بودن خصوصیات دونفر برای ازدواج با یکدیگر ، از روند رشد و تربیت ، وضعیت تحصیلی، تفاوتهای روانشناختی، باورهای مذهبی، ساختار اجتماعی-فرهنگی و مکان های جغرافیایی متاثر بوده و اینگونه مورد بررسی بایر قرار گیرد.

بعضی افراد،خصوصیات ویژه ای را که خودشان ندارند در دیگری جستجو میکنند.

زندگی حاصل از این خصوصیات و ویژگیهای متفاوت میتواند روند ازدواج را برهم بزند و ازبین ببرد.

انتخاب همسر یکی از مهمترین تصمیمات در زندگی فرد است و مابقی زندگی فرد تحت تاثیر این تصمیم قرار میگیرد.به این ترتیب فرد با این تصمیم هم برای چگونگی زندگی و هم اینکه از چه کسی صاحب فرزند خواهد شد در آینده را تصمیم گیری میکند.

کارشناسان ، برای موفقیت فرد در انتخاب همسر، واقع بینانه بودن یا نبودن انتظارات فرد از ازدواج را ذکر میکنند.

به بیان دیگر بالا بودن شانس موفقیت در ازدواج برای کسانی که جنبه های مشترک زیادی دارند ، وجود دارد.اما تنها با سازگاری کامل دونفر با یکدیگر ودر این جهت برقراری ارتباطات مثبت بطور کامل به واقعیت نمی پیوندد.

دو دیدگاه متفاوت در مورد انتخاب یک شریک وجود دارد:

الف-هوموگامی:بر اساس این دیدگاه،بالا بودن تعداد نکات مشترک افرادی که میخواهند با هم ازدواج کنند،به طور گسترده ای شانس موفقیت در ازدواج را افزایش می دهند.

در این نوع زندگی های مشترک،سنجه باارزشترازاقتصاد،دین،نژاد، پرورش، سن، ارزشهای اجتماعی، این است که چون ارتباطات وجود دارد، اختلافات کمتر می شود.

به بیان دیگر حتی اگر اختلافاتی بروز کنند نیزیافتن راه حل آسانتر خواهد بود.

ب- هتروگامی:براساس این دیدگاه، پیشنهاد می شود ویژگی های متضاد در انتخاب همسران وجود داشته باشد.

اوداش می گوید که هدف فرآیند مرحله انتخاب همسر برای عملکرد سالم این فرایند بسیار مهم است.

عروسی سنتی پارسی در سواحل آنتالیا

به بیان دیگر روشهایی که نامزدهای ازدواج ترجیح میدهند دوره ازدواج را تعیین می کند.

دو روش برای ازدواج شاد و موفق افراد وجود دارد:

یکی از اینها اینگونه است که در ابتدا دونفر یکدیگر را دیده و پسند کرده ، شناخته دوستی برقرار کرده و قبل از تصمیم گیری در این موضوع، حرفها،قابل اتکا بودن ارزش قضاوتهای فرد ،بیطرفی،نظر بزرگان،نزدیکان و دوستان فرد را سنجیده و سپس یک تصمیم اتخاذ میشود.

به عنوان راه دوم،بازهم به کسی که طبق حرفها وقابلیت اعتماد از جانب بزرگترها،نزدیکان و دوستان توصیه میشود را شناختن و دریافتن اینکه که آیا میتوان با این شخص موافق بود یا نه ونسبت به همین تصمیم بگیرند.

هر دو روش در برداشت کلی با هم یکی هستند. وقتی که ازدواج با شخصی که دیگران آن را یافته وپسند یا توصیه میکنند موضوع اصلی است، پسند کردن و دوست داشتن فرد شرط می باشد.

در غیر این صورت این گونه انتخاب کردن یکطرفه،ناقص و مشکل دار خواهد بود .

طبق نظر کارشناسان انتخاب همسر یک تصمیم بسیار مهم است و متشکل از سه مرحله می باشد :

در مرحله اول لزوم شناخت فرد از خودش ضرورت دارد.

در مرحله دوم تعیین خصوصیات و ویژگی هایی را که برای همسر خود وجود یا عدم وجود آنها را میخواهد، مهم است.

در مرحله نهایی فکر کردن به اینکه در مقابل خصوصیاتی که بودن یا نبودن آنها را برای کسی که به زندگی مشترک با او فکر میکند ،میخواهد،خودش چه مقدار از این خصوصیات را دارست و نسبت به شریک انتخابی اش درچه سطحی است.

در کشور ما این یک مانع مهم برای افراد نیست که از استان های مختلف یا مناطق جغرافیایی متفاوت همسر انتخاب کنند.

فقط در دورانهای گذشته حتی اگرروستاها متفاوت از یکدیگر میبودند به فرد غریبه عروس دادن یا از غریبه عروس گرفتن خیلی مورد قبول و خوشایند واقع نمیشد.

چرا که این نوع عروسی بطور ویژه مسبب زندگی زن در غربت خواهدشد واز این بابت مورد اندیشه واقع میشد.

امروزه مردم مناطق مختلف معمولا در شهرهای بزرگ با مردم محلی از مناطق مختلف ملاقات و ازدواج می کنند.

از جهت اینکه هر دو همسر یکنوع غربت را تجربه میکنند عدم تعادل در ارتباطات آنها به میان نمی آید.

عوامل موثر بر انتخاب همسر

هنگامی که ادبیات مورد بررسی قرار می گیرد، قابل درک است که طبق گفته کارشناسان، شرکای بالقوه زنان قدرت بیشتری دارند تا از منابع اقتصادی و اجتماعی بهره مند شوند و آقایان اهمیت بیشتری به ظاهر زنان می دهند.

فقط اینکه زنان و مردان هر دو به ثروت و تواناییهای فیزیکی اهمیت داده و هر جنس برای این مفاهیم آنچه که انجام میدهد و میافزاید تقاوتهای مهمی ظاهر میکند.

خانواده و فامیل در انتخاب همسر و ازدواج موثر می باشند. در حوامع سنتی این تاثیر هر چه بیشتر واضح مطرح میشود.

کارشناسان میگویند برای اینکه یک فرد مناسبترین همسر را برای خودش انتخاب کند در ابتدا خودش را به حد کافی شناختن،یا شناخت انتظارات از یک فرد، چگونگی زندگی که میخواهد داشته باشد،عوامل قدرت و ضعف خودش را شناختن،همانند شناخت چیزهایی که او را خوشحال میکند و موارد مانند اینها باید واضخ بیان شوند.

بنا به نظر کارشناسان در روند انتخاب همسرهم برای زنان و هم برای مردان جذابیت ، امکانات اقتصادی و اهمیتی که به افزایش عشق مابین همسران با گذشت زمان میدهند،مهم است وبه این ترتیب تنها اهمیت تهیه غذای خوشمزه و انجام کارهای خانه را کمتر جلوه دادن را نمایان میکند.

برای زوجها ،شرایط مهم و اساسی زندگی در میان یک خانواده سالم ،تفریح و سرگرمی در کنار یکدیگر،یادگیری و نقایص اطلاعاتی یکدیگررا در کنار هم یک الگوی تحقیر قرار ندادن، میباشد.

همسرانی که با یکدیگر سطح تحصیلات بسیار متفاوتی دارند،ازامکان همراهی در صحبت کردن،بحث و انجام فعالیتهای مشترک فرهنگی با یکدیگر محروم بودنشان محرز و واضح است.

به عبارت دیگر، تفاوت در سطح تحصیلات، شرایط منفی است که همبستگی بین همسران را از بین می برد.

به طور مشابه، وضعیت درآمد همسران نباید به وضوح متفاوت از یکدیگر باشد. مقدار درآمد یک عامل مهمی است که عادت های خرج کردن شخص را تعیین می کند.

مراسم سفره عقد ایرانی در ترکیه

مشکلات اقتصادی عامل مهمی هستند که ممکن است باعث شود که همسران رفتار منفی در برابر یکدیگر داشته باشند.

کارشناسان، در مورد ویژگی های مورد نظر واینکه ترجیحات در موردهمسران چه میتواندد باشند، تحقیقی انجام داده اند.

در این مطالعه تعدادی ازدختران و پسران جوان در مورد برخی از خصوصیاتی که درهمسرشان جستجو میکنند مورد پرسش قرار گرفتند.

پاسخ های پسران و دختران با ویژگی های متفاوت بر اساس شهر و جنسیت متفاوت است.

با این حال، موارد مورد نظر در جنس مخالف با توجه به مشخصات شخصی شکل می گیرند.

دختران علاقه مندند شرکای آنها آموزش و پرورش متناسب و نزدیک به خودشان را دریافت کنند.

به این دلیل که دختران نمیخواهند با فردی که از نظر سطح تحصیلات در سطح پایینی نسبت به آنها قرار دارد ازدواج کنند.

به طور اخص خانمهایی که سطح تحصیلات بالایی دارند رفتارمتناسب با ساختار اجتماعی را لزوما انجام میدهند.

بنا به نظر کارشناسان ،در انتخاب همسر مواردی وجود دارند که باید به طور ویژه ای در نظر گرفته شوند به شرح ذیل:

رفتارهای خانوادگی ، تنها فرزند خانواده نبودن، از نظر فیزیکی و روانی سالم بودن،

زندگی مشترک پدر و مادر مورد قبول بودن،دارای توانمندی تشکیل خانواده دادن، مناسب بودن افراد برای یکدیگر و به مزاج هم خوش بودن، از سرگرمی های یکسان خوشحال شدن، قابلیت برقراری دوستی و ارتباطات اجتماعی.

در جامعه ما درروند انتخاب همسر مواردی اهمیت دارند که باید به انها رسیدگی کرد.

می توان عوامل را به صورت زیر مرتب سازی کرد:

احساسات و افکار درباره فردی که با اودر حال ازدواج است:

مهم این است که احساساتی که در مورد نامزد ازدواج احساس می شود که در سطح میل و اشتیاق قرار نداشته باشد، احساساتی که باید در رابطه باشد باید عشق واقعی باشد .

در این میان قبل ازاینکه درمورد نامزد ازدواج اشتباهی صورت گیرد ضروری است که به روشنی مشخص شود.

خصوصیات فیزیکی فرد انتخاب شده برای ازدواج

چگونگی یافتن خصوصیات فیزیکی کسی که برای ازدواج انتخاب شده است ، مورد پسند بودن یا نبودن آن نیز کاملا مهم می باشد.

چرا که این وضعیت احساسات نسبت به این فرد یعنی تمام افرادی را که در این رابطه هستند را تحت تاثیر قرار میدهد.

خصوصیات شخصی فردانتخاب شده برای ازدواج

اگر برای فرد کسیکه با او ازدواج میکند ، نوازشگر،قابل اعتماد،صادق،با احترام،خوش رو،با نیت خوب،صبور،توانایی کنترل خشم خود را داشتن، شخصی که غیر منطقی نباشد با اهمیت است، در تصمیم برای انتخاب همسر این خصوصیات قطعا باید جستجو شوند.

تعلیم و تربیت فرد انتخاب شده برای ازدواج

تعلیم و تربیت پارتنرهای ازدواج در سطح مشابه برای مشابهت ظرفیت ذهنی آنها و کنار آمدن با مشکلات و پیدا کردن راه حل برای آنها بسیار مناسب است.

کارشناسان در قانون مدنی ،جلوگیری از پایین بودن سن ازدواج را تاکید میکنند و بالغ و توانمند بودن همسران را برای داشتن یک ازدواج سالم یک عنصر بسیار مهم میدانند.

کارشناسان در مورد پرهیز ا زازدواجهای زود هنگام در سنین کم به برخی یافته ها رسیده اند. در مقابل این،در بین همسران به ویژه از نظر بزرگ بودن سن زنان وجود تفاوت سنی به عنوان یک عامل منفی در انطباق همسران پیش بینی شده است.

سازگاری همسران در زندگی مشترک

سازگاری میان زوجین یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر تمام جنبه های زندگی زناشویی است.

تعادل بین عوامل مثبت و منفی در رابطه زناشویی و تعادل سیستم، تعادل ایجاد می شود.

نقش مهمی در حفظ یا خرابکاری نهاد ازدواج بازی می کند.

این توازن، که یک تعریف مشخص در ازدواج دارد، می تواند از طریق عوامل مخرب منشاء اجتماعی،اقتصادی، فرهنگی و شخصی دارند متزلزل شود و ممکن است به اندازه کافی قوی باشد تا ازدواج ها را تا نهایت حفظ کند.

گاهی اوقات ایجاد تعادل می تواند بر روی آسیب شناسی فردی یکی از زوج ها ایجاد شود و سیستم از دواج می تواند توسط توسعه شریک درمان شده به افسردگی متمایل شود.

یکی از مهم ترین شرایط برای ایجاد یک زندگی ازدواج، یک شریک است که می تواند یک رابطه متعادل ایجاد کند. به منظور دستیابی به این موفقیت در زندگی مشترک، همسران باید یکدیگر را درک کنند، به اشتراک بگذارند و به انتظارات یکدیگر احترام بگذارند.

سازگاری همسران درزندگی مشترک که تعامل با یکدیگر، توانایی اخذ تصمیمات رایج در مورد مسائل مربوط به ازدواج و خانواده و توانایی حل کردن مشکلات را دارند یک زندگی سازگار شناخته میشود.

علاوه بر این، مشارکت سازگار رضایت و شادی ازدواج را به عنوان نتیجه هماهنگی همسران تعیین می کند.

سازگاری در ازدواج،با چه مقدار پاسخ گرفتن خواسته در زندگی مشترک و یک زندگی مشترک تا چه حد با ضایت یا اجباری بودن آن را با تعادل خود به نمایش میگذارد.

زوج های متاهل همیشه نگرش های مشابهی ندارند، همانطور که انتظار می رود. شباهت سیستم ارزش های همسران، عاملي است که در سال های پس از ازدواج، بر انطباق تاثیر می گذارد .

در مراحل اولیه ازدواج، همسران سازگار،نسبت به میزان انجام فرایندهای انفرادی خود این سازگاری را حفظ میکنند.

برای اینکه جفتها با هم سازگار باشند، پرقدرت بودن ارتباط بین همسران ،با ارزش متقابل به یکدیگرو اتخاذ کردن تصمیماتی که در داخل خانواده باید نسبت به آنها اقدام شود همراه با هم،همچنین در ارتباط با فامیل خود، فعالیت های اوقات فراغت و مدیریت درآمد، به توافق برسند.

با توجه به ماهیت انسان، هماهنگی میان زنان و مردان در ازدواج در گذشته، مسئله مهمی بوده است، اما موضوعی است که متخصصان در سال های اخیرنیز به آن علاقه مند شده اند.

زندگی مشترک هماهنگ بر رضایت زناشویی و خوشبختی ازدواج تاثیر می گذارد

با کمک متغیرهای مختلف، سلامت روانی زوجین در مواجهه با شرایط اجتماعی و اقتصادی روزافزون حفظ می شود.

به گفته کارشناسان، اجرای زندگی مشترک هماهنگ مستلزم تلاش و مراقبت فراوانی است و هماهنگی همسران بسیار مهم است.

در ازدواج،طرفین همیشه به مشکلات خود از منظر خود نگاه می کنند، یا زمانی که رویدادها را ارزیابی می کنند، به نظر می رسد محق هستند.

برای ازدواج کامل و سالم، همسران همیشه باید سعی کنند که به حوادث و مسائل طرف دیگر نیز نگاه کند.

کارشناسان می گویند سازگاری ازدواج ها با شرایط در حال تغییر در زندگی روزمره زوج ها و با توجه به یکدیگر در یک زمان مشخص تغییر می کند.

به نظر بعضی از کارشناسان، برقرار کردن ارتباط با یکدیگر برای شریکها ، توافق داشتن درنحوه یافتن راه حل مشکلات به عنوان سازگاری درازدواج تعریف می شود.

کارشناسان استدلال می کنند که ساختارهای شخصی افرادا و سبک های زندگی و انتظارات نقش مهمی دارند.

تنظیم روابط زناشویی ، رضایت، شادی، و مفاهیم یکپارچگی ازدواج، مفاهیمی هستند که کیفیت ازدواج را تعریف می کنند.

به گفته کارشناسان، تصور می شود مابین کیفیت زناشویی بالا، هماهنگی خوب، ارتباط مناسب ومیزان رضایت و خوشحالی در زندگی مشترک رابطه وجود دارد.

هماهنگی زناشویی ، رضایت، شادی، و مفاهیم یکپارچگی ازدواج، مفاهیمی هستند که کیفیت ازدواج را تعریف می کنند.

کارشناسان، کیفیت زناشویی بالا،مناسب است، ارتباط کافی، رضایت بالا در رابطه زناشویی، و در نظر گرفته شده است با درجه شادی همراه است.

درسازگاری ازدواج به تلقی فردی که نه، به طبیعت رابطه بین دونفر ارزش داده میشود.

به بیان دیگرتوانایی هریک از زوجین در برقراری ارتباطات ارزشمند و خوب ،مهم است.

به عنوان رضایت زناشویی ، احساس خوشحالی و خوشنودی زوجها از روابط شان درزندگی مشترک درتمام درجات تعریف میشود.

به نظر کارشناسان ،برای وجود سازگاری بین زوجها ،شادی بین زوجها، رفتار متقابل، اختلافات، مشکلات و گرایش به طلاق ، پنج فاکتور اساسی شناسایی شده است.

این پنج فاکتور به شرح ذیل می باشند:

فاکتور احساس رضایت فردی در رابطه با ازدواج

عامل تعامل که شامل این است که چقدر همسران در فعالیت های روزمره یکدیگررا همراهی می کنند.

فاکتور فرکانس اختلالات کلامی و فیزیکی در رابطه و نشان دهنده تراکم اختلاف و شدت آن است.

خصوصیات فردی همسران یا ویژگیهای رفتاری آنها-همانند حسادت، زود رنجی،زود عصبانی شدن،ریخت و پاش،مواردی همانند مصرف الکل- فاکتور ناشی از مشکلات است.

مشکل بودن زندگی مشترک و فکر کردن به طلاق ، با همسر و یا دوستان در مورد تصمیم به طلاق صحبت کردن، فاکتورتمایل به طلاق می باشد.

ازدواج سالم و ناسالم چیست؟

وقتی که ازدواج های سالم و ناسالم مورد بررسی قرار می گیرند، اغلب محققان پیشنهاد می کنند که وضعیت تاهل یک عامل مهم برای سلامت روان فرد است، صرف نظر از کیفیت رابطه.

کارشناسان نشان داده اند که این ساختار اجتماعی است که تأثیر قابل توجهی بر ارزیابی روابط خانوادگی و پروسه های خانوادگی دارد.

به عنوان یک روش زندگی، ازدواج سالم برای افراد و جوامع مهم است، هماهنگی میان همسران یکی از مسائلی است که بیشتر موضوعات روانشناسی در سال های اخیربر آن تاکید داشته اند.

به گفته کارشناسان، دلیل این امر این است که هماهنگی ازدواج به عنوان عامل تعیین کننده روابط و ارتباطات غیر خانوادگی و خانوادگی اهمیت بیشتری دارد.

دریک تحقیق انجام شده توسط کارشناسان، نهاد ازدواج،با تاثیر برافراد برای اضافه کردن معنی به زندگی خودشان و میانجیگری درگسترش نقش اجتماعی افراد ،اثرات مثبت برسلامت روان آنها را نشان داد.

کارشناسان در مطالعه خود درباره رابطه بین زناشویی و رفاه، معتقدند که همانطور که اوضاع زندگی مشترک بدتر می شود، تأثیرات مثبت بر سلامت و زندگی زناشویی نیز وخیم تر میشود.

هر چقدر هم که مابین ازدواج و رفاه رابطه مثبتی دیده شود ، اما کیفیت زندگی مشترک به عنوان منبع تنش برای زندگی مشترک در نظر گرفته می شود و کیفیت پایین درازدواج به عنوان منبع استرس مورد بررسی قرار گرفته است.

کارشناسان میگویند،افرادی که زندگی مشترک شادی ندارند سطح کلی شادی در زندگی آنها به عنوان کمترین میزان ارزیابی میشود.

به بیان دیگر در تحقیقات انجام گرفته، مشاهده شد که بین کیفیت ازدواج و میزان شادی عمومی از نظر جنسیت تفاوت وجود دارد.

برای خانم ها، این رابطه قوی تر از آقایان است. به گفته کارشناسان، ازدواج سالم، نقش مهمی در رفاه روانی افراد متاهل دارد.

به عبارت دیگر، کیفیت رابطه در ازدواج، یک عامل است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر سلامتی تاثیر می گذارد.

در این مرحله پیشنهاد شده است که عامل حمایت از همسر که به کیفیت روابط زناشویی نزدیک تراست می تواند به طور مستقیم بر سلامتی زوجها تاثیر بگذارد.

تحقیقات نشان می دهد که خطر افسردگی افراد متاهلی که از همسران خود حمایت می کنند، کاهش می یابد.

چرا زندگی های مشترک پایان می یابد؟

به نظر کارشناسان ، نظرات مختلف همسران در مورد معنی و مفهوم عشق ، مشکلات ارتباطات و تعامل، مشکلات مربوط به نقش های جنسی، اختلالات شخصیت همسران و عادات مضر، بچه دار نشدن، مشکلات مالی، روابط خارج از زندگی مشترک، عدم تطبیق در مکمل یکدیگر بودن و هماهنگی همسران و مشکلات ناشی از روابط بین خانواده های زوجها ، مسبب درگیری بین زوجین و عدم آرامش آنها میشوند.

طبق گفته کارشناسان، دیدگاه های مختلف دنیای افرادی که در دو محیط خانوادگی متفاوت رشد می کنند، عادات، باورها و ارزش ها، عواملی همانند اینکه همسران نمی توانند در تعیین اهداف هماهنگی ازدواج از یک نقطه مشترک برخوردار باشند، ممکن است باعث بروز مشکلات و رخدادها وناسازگاری مابین زوجها شوند.

به نظر بعضی از کارشناسان،عوامل ایجاد و بروز مشکلات و اختلافات مداوم در بین زوجها که به نابودی و شکست روابط بین زوجها می انجامد به شرح زیر معرفی شده اند:

ناتوانی زوجها در یافتن راه حل در موارد بحرانی و مشکلات

انتظارات نادرست و غیر واقعی از زندگی مشترک

درتقسیم نقشهای افراد درخانواده، زوجها انتظارات متقاوتی از یکدیگر داشته باشند

تفاوتهای جنسی

مشکلات مالی

قوی نبودن روابط بین همسران و یا اشتباه بودن روابطشان

مشکلات در روابط با فامیل

مشکلات مرتبط با روابط جنسیعروسی لوکس ایرانی در سواحل آنتالیا

اختلاف نظر در مورد آموزش و نظم و انضباط كودكان

تفاوت در دیدگاه های دینی، فرقه، فرهنگ، ارزش، سیاست

عدم صرف زمان کافی زوج ها برای یکدیگر

داشتن سوء مصرف مواد در یکی از همسران

یکی از همسران دارای مشکلات روانی باشد

دیگر اینکه(فرزند دوقلو داشتن ، اختلاف نظر در مورد تعداد فرزندان، بشر دوستانه بودن یکی از همسران،فریب،حسادت و...) شدت این مشکلات با توجه به طول مدت ازدواج و ویژگی های شخصیت همسران متفاوت است.

هر دو آغاز و پایان ازدواج باعث تغییر در نقش ها و وضعیت می شوند. طلاق را می توان به عنوان یک دوره گذار توصیف کرد برای افرادی که دارای فرزند هستند نیز تا با تعدادی تغییر در زندگی سازگار شوند،این تجربه ای است که بر کودکان بسیار تاثیر می گذارد.

”طلاق از دیدگاه عوامل و اهداف اجتماعی،فرهنگی و خصوصیات فردی متفاوت به نظر می آید. رفتار مقابل طلاق و نرخ طلاق نیز نسبت به فرهنگ متفاوت است. “

ارتباطات خارج از زندگی مشترک و افزایش نرخ طلاق، فریبکاری در ازدواجها و روابطی که بر آینده روابط زندگی مشترک تاثیر می گذارند ،اشاره به ضرورت یررسی روابط خارج از زندگی مشترک دارد.

به پایان رسیدن زندگی مشترک،به دلیل درخواست طرفین، واقعیت یافتن طلاق به علت مرگ یکی از همسران، از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است و تغییر میکند.

در هر دو وضعیت ،نحوه برخورد جامعه،فامیل و نزدیکان اطراف فرد و خانواده با فرد طلاق گرفته متفاوت خواهد بود.

https://fa.weddingcityantalya.com/

اشتراک گذاری Facebook Twitter E-Mail Whatsapp