اعتماد مهمترین چیز در ازدواج است

تصمیم خود در موردعروسیتان را ابتدا به خانواده سپس به مابیان کنید

بحران اعتماد و سوء تفاهم در روابط

در روابط بین انسانها مطمئن بودن یک فرد از فرد دیگری درهر جنبه ای "حس اعتماد "به متقابل بودن این اعتماد "رابطه اعتماد" میگوییم.

"رابطه اعتماد" در روابط بین انسانها برمبنای صداقت، انسجام و وفاداری ایجاد میشود و در صورتی که این موارد به درستی حفظ شوند سلامتی و بقای آن نیز تضمین میشود.

شکی نیست که انسانها به اعتماد و رابطه اعتماد نیاز دارند .اما در همسر یک فرد بودن،آشنا بودن،دوست بودن، همسایه بودن،فامیل بودن ، مسیر اینکه چیزهایی را به درستی و طولانی مدت به اشتراک گذاشت از رابطه اعتماد میگذرد.در ارتباطات اعتماد به خودی خود بوجود نمی آید. به عنوان نتیجه ای از صداقت، انسجام و وفاداری با گذشت زمان ایجاد میشود.

در اصل هر رابطه ای که باشد باید از یک آزمون اعتماد عبور کند و به اینصورت میتواند خودش را به سلامت حفظ کند.امروزه در تمام زمینه های روابط انسانی یک مشکل اعتماد به طور گسترده ای وجود دارد. در واقع، در تحقیقات نیزرفته رفته ضعیف تر شدن پایه اعتماد در روابط انسانی و تبدیل شدن به جامعه ای که هیچ کس به دیگری اعتماد ندارد، آشکار است.

در اینجا ناپسند بودن واقعی بی اعتمادی، به بیان دیگر سوء تفاهم در روابط بین زن و شوهر،در روابط بین زن و مرد و در روابط بین اعضای خانواده گسترده شده است.

این یک واقعیت است که تمام این زمینه های ارتباطی به رابطه اعتماد وابسته میباشند و نمی توانند یک مسیر ناامن را پبش بگیرند.

عروسی ایرانی در هتل در آنتالیا

اما در سالهای اخیر فرسایش اخلاقی رو به رشد، گسترش رفتار دروغ گویی و به طرزناراحت کننده ای افزایش وقایع فریبکاری در مفهوم عمومی مسبب ناسالم پیش رفتن ارتباطات و اما در بسیاری موارد راهی برای فروپاشی آنها باز میکند.باید گفته شود که در فهرست روابط ، رابطه اعتماد در اولین جایگاه است.چرا که در جایی که اعتماد نباشد نه عشق و نه احترام میتواند وجود داشته باشد.در اصل رابطه ای که در آن عشق و احترام وحود نداشته باشد سالم و طولانی مدت بودن آن مورد انتظار نمی باشد.

در تمام روابط بین انسانی منبع اعتماد صداقت و انسجام ،عامل بی اعتمادی نیز دروغ و بی ثباتی است.

در روابط زن- مرد حس مسئولیت و وفاداری نیزبه این موارد اضافه میشوند. امروزه در ترکیه بیشترین سقوط را در روابط زن- مرد و در زندگیهای مشترک تجربه میکنیم. اگر اثرات خانواده ریشه را به حساب نگذاریم، مشکلات ازدواج ها در عوامل حفظ کننده اعتماد از جمله صداقت، انسجام، حس مسئولیت و آسیب به وفاداری، ریشه دارد. در اصل هر رابطه سالمی به اعتماد حفظ شده توسط فضائل نیاز دارد و هر رابطه ای که توسط این فضایل حفاظت نشود در طول مدت زمان متزلزل خواهد شد. در ارتباطات برخی شان بدلیل رفتار به شکل تزلزل اعتماد "به من اعتماد کن"گفته و اعتمادی را که محق نمیباشد را طلب میکند،برخی نیز در حالی که به شیوه صحیح با طرف مقابل ارتباط برقرار میکند بدلیل وجود سوء تفاهم نمی تواند اعتماد را در روابطش منعکس کند.

در اصل در هر دو صورت آن ناسالم است.چرا که اعتماد از آسمان به سبد نمی افتد.به عنوان نتیجه ثبات و رفتارها به میان می آید و کسی از دیگری با گفتن " به من اعتماد کن" نمیتواند آنرا سفارش دهد. اما کسانی نیز هستند که با وجود اینکه هیچ رفتار از بین برنده اعتماد انجام نمیدهند اما در روابطشان ازبی اعتمادی رنج می برند.

بر اساس همین بی اعتمادی نیزآنچه ما "سوء تفاهم " مینامیم به عنوان یک مشکل اختلال شخصیت نقش بازی میکند. اول از همه ما باید بدانیم که شک و تردیدی که از سطح عادی عبور کرده است وضعیت سالمی نیست وگسترش این ناسالمی در روابط غیر قابل اجتناب است.

با این حال از یک انسان قابل اعتماد نیز شک و تردید داشتن ازنظرآن فرد در نهایت غیرقابل تحمل است. به همین دلیل وضعیت شک و تردید اگر به حالت نرمال برنگردد این نشانگروجود یک مشکل روانی است و در اینصورت دریافت کمک از سوی یک کارشناس ضرورت دارد.مخصوصا در روابط زن- مرد والبته در زندگیهای مشترک، دوست داشتن و احترام مهم است اما باید یادآوری کرد که کسی که به این موارد اعتماد میکند دارای یک رابطه اعتماد است. به همین دلیل زمانی که ارتباطات آغاز میشوند رفتار درست طرفین با یکدیگر،خود واقعی شان را ابراز کردن،مهم است.

از آنجا که یکی از علتهای بروزمشکلات اعتماد که در روابط رخ می دهد کم و یا اشتباه بودن آشنایی ها می باشد.با وجود این بسیاری از انسانها علارغم زن یا مرد بودنشان بدلیل ترس از دست دادن طرف مقابل خود را نه آنگونه که هستند بلکه آنگونه که باید باشند معرفی میکنند و این مسیر را در پیش میگیرند.اما به هر حال که حقیقت آشکار میشود کسی نمیتواند یک عمر خود واقعی اش را پنهان کند. این وضعیت برای آسیب دیدن حس اعتماد طرف مقابل راه را باز میکند.از طرفی آنچه که سبب حفظ اعتماد در رابطه میشود

مراسم ازدواج پارسی در ساحل در آنتالیا

تعهد به قولهایی است که داده میشود.به همین دلیل یا قولهایی که نمیتوان عمل کرد داده نمیشوند یا اگر قولی داده شده است باید به آن عمل کرد.

یکی دیگر از مشکلات اعتماد در روابط بامشکلات" فریب دادن - فریب خوردن "مرتبط است. شما نیزاز وفاداری هر جنسیتی از شریکش قدردانی می کنید. مخصوصا اینکه زندگی متاهلی به عنوان یک سبک زندگی در معنای زندگی تک همسری میباشد . به همین دلیل ،وقتی چنین ارتباطی برقرار شده است، صداقت یک بدهی صرفا به همسر نه بلکه به رابطه ای که ایجاد شده است ، میباشد.کسانیکه این للدهی را ادا نخواهند کرد یعنی به زندگی تک همسری وفادار نخواهند ماند نباید بیهوده روابط را ایجاد کنند ونباید مسبب رنج فرد دیگری شوند.امروزه از بین رفتن زندگیهای مشترک بسیاری در اثر فریبکاری را نباید از توجه دور کرد .افرادی نیز وجود دارند که بی علت در رابطه دچار سوء تفاهم و تردید میشوند.زمانی که تردید و سوء تفاهم آشکار میشود دو علت در اولویت مطرح میشوند. مورد اول اینکه فرد در گذشته این مورد را تجربه کرده وشکستی که درپی آن اثر تروما را تجربه کرده ،داشته است .

مورد دوم اینکه به علت برخی از مشکلات که در روند توسعه شخصیتی ایجاد میشوند در یک انسان اعتماد به نفس به اندازه کافی توسعه نیافته است.

درهر دو مشکل نیز هر قدر هم که طرف مقابل رفتارقابل اعتماد داشته باشد ، احتمال تجربه سندرم تردید و سوء تفاهم وجود دارد.تردیدی که در حد نرمال است .در اصل تردید در هر فرد سالمی به میزان نرمال وجود دارد و باید باشد.

تردیدی که در اینجا از آن صحبت میکنیم ،از حد نرمال فراتر رفته و به شکل کنترل ناپذیری ظاهر شده وبه جایی رسیده است که برای بی اعتمادی های بی دلیل راه میگشاید .کاملا آشکار است که این وضعیت، سالم نیست

در صورتیکه نتيجه يک عدم اعتماد پس از تروما، در رابطه با ديگران منعکس شده است، تا حد امکان نباید فراموش کنیم در زمان توسعه شخصیتی حس اعتماد ناکافی منجر به شکست شده و این سرنوشت نبوده است.

برای حل کردن اینگونه مشکلات نیازبه درمان روانشناختی وجود دارد. از آنجا که شک و تردید یک مشکل روانشناسی عاطفی است که زمانی رخ می دهد که برخی از چیزها به درستی برقرار نشوند و برخی از تجربیات روانشناختی را به وجود آورند.در پی آن باید توجه شود که اگربرطرف نشود و برای مدت طولانی باقی بماند همانند افسردگی، همانند اختلال وسواسی-اجباری، همانند اختلال هراس برای برخی از بیماریهای روحی به عنوان ماشه خواهد بود .به همین دلیل رفع این مشکل قبل از اینکه به بیماریهای روانی منجر شود بسیار سودمند خواهد بود.برای اینکه زندگی و ارتباطات موجود در آن زندگی به سلامت پیش بروند نیز این مورد ضرورت دارد.

در نتیجه رابطه اعتماد به عنوان تضمین تمام روابط باید دانسته شود و با داشتن رفتار اعتماد بخش باید انتظاراعتماد داشت،ازاعتماد متقابل کسی که با او بر اساس اعتماد رفتار میکنیم نیز باید آگاه شویم. کسانی که نمی توانند با اطمینان رفتار کنند، یک اختلال شخصیت دارند و این مشکلات در مقیاس بزرگی راه حل دارند.

کسانی که مشکل شک و تردید دارند زمانی که شریک آنها رفتاری بر اساس اعتماد دارد باید بدانند که یک مشکل روانشناختی ناشی از مشکل درونی خود دارند برای اینکه خود و روابطشان را بیش از این نفرساید باید حمایت روانشناختی دریافت نماید.

نباید فراموش کرد که :قابل اعتماد بودن و اعتماد کردن برای شاد بودن یک انسان در زندگی ،تضمین و بیمه آرامش ذهن اوست. بیایید اعتماد آمیز رفتار کنیم واعتماد کردن او را نیز متوجه شویم. اگر در این زمینه مشکلاتی نیز داشته باشیم کمک وحمایت روانشناختی دریافت نماییم و خودمان و رابطه مان را بیش از حد خسته نکنیم.با عشق...

بهترین برنامه ریز عروسی ایرانی در آنتالیا

https://fa.weddingcityantalya.com/

اشتراک گذاری Facebook Twitter E-Mail Whatsapp