در طول فرآیند ازدواج به ذهن و قلب تان گوش فرا دهید
چرا ازدواج میکنیم
"یافتن انسان صحیح برای ازدواج کردن ، مانند یافتن یک مارغیر سمی از یک کیسه با ده مار است که یکی از آنها سمی و مابقی غیر سمی هستند. "توماس مور، اتوپیا.
ازدواج کردن یکی از قدمهای مهم در زندگی انسان است.برای بسیاری از انسانها منبع اولیه ومعیار خشنودی و ناخشنودی ازدواج است. تا حدی که میزان سلامتی روانی افرادی که ازدواج رضایت بخش دارند نسبت به افرادی که ازدواج ناموفق دارند در سطح بسیار خوبی است. وقتی که ازدواج را زندگی مینامیم اگر از روی مدت زمانی که برایش جدا میکنیم ارزش گذاری کنیم برای بسیاری از ما مهمترین قسمت زندگیمان بودنش نمیتواند اشتباه باشد.
توماس مور ازدواج کردن را به یافتن یک مارغیر سمی از یک کیسه پر از مارهای سمی تشبیه کرده است .
زوجهای زیادی دیدم که با وجود اینکه قبل از ازدواج مدت زمان زیادی با یکدیگر آشنایی و نامزدی داشته اند و پس از ازدواج در مدت زمان کوتاهی متوجه شده اند که نمیتوانند یکدیگر را بخوبی درک کنند.
پس گفته میشود هر چقدر هم که در انتخاب خود دقت کنیم باز هم انکار وجود نقش موثر مقداری شانس غیر ممکن به نطر میرسد.البته برای خوشنودی در ازدواجمان کارهایی هست که باید انجام دهیم.
غم انگیز است که بسیاری از زوج ها امکانات خود راکه برای بسیاری از چیزهای دیگر صرف میکنند برای ازدواج صرف نمیکنند. در قرن ما اینطور به نظر میرسد که درارتباطات فداکاری بسیار کم است. رفته رفته زوجهای زیادی به ازدواج یا "اگر پیش نرود جدا میشویم"گفته و شروع میکنند ،یا اینکه فکر میکنند در ازدواج معجزه نهفته است.حال اینکه راه دیگری نیز وجود دارد که آن هم قبل از ازدواج شناختن کسی است که میخواهید با او ازدواج کنید. بعد از ازدواج نیز اگر دچار مشکلاتی هستید حل کردن مشکلات قبل از اینکه آنها روی هم جمع شوند، شاید هم قبل از اینکه مشکلاتی را تجربه کنید زمینه های مشکل ساز را شناخته راه هوشمندانه تری است.
برای خانه زیبایی آماده کردن ، ازدواج زیبایی را برپا کردن و صاحب یک ماشین زیبا بودن ابتدا باید مشخص کنیم ارزش سرمایه گذاری ای که به عنوان ارتباطات با همسرمان که او را با پول و کار و تلاشمان روبرو میکنیم انجام میدهیم چقدر است؟
با نوشته های این سایت نقاط قوت ارتباطاتتان را کشف کنید ودر مورد نقاط ضعفتان هم برای تلاش بیشتر جهت بهبود آنها فرصت مناسبی خواهد بود. من باید یکی دیگر از نکات مهم را ذکر کنم.البته نوشته هایی که در این سایت جا گرفته اند را من تولید نکرده ام یا تمام افکار موجود تنها درک و تفکر من نبوده است در برخی از نقاط من از مطالعات علمی یا آمار بهره مند شدم یا گاهی اوقات از بیان نویسندگان متفکران استفاده کرده ام.
اما تمام اینها را از صافی ذهنم عبور دادم. اگر تفکری را نپذیرفته ام این را نیز با قلب گشوده اعلام کرده ام و از آن شرمگین نشده ام.نسبت به چیزی که باورش نکرده ام همانند یک باور رفتار نکرده ام. به شما هم توصیه میکنم آنچه را که میخوانید با عقل خود و قلب خود از صافی تان عبور دهید اما از طرفی نیز بدانید که عقل ما میتواند ما را فریب دهد، حرف قلبمان را ذاتا با دقت بسیار میتوانیم بشنویم .
حتی اگر این سایت مرتبط با ازدواج نیز نباشد، ارزش داده شده است، برای همه روابط متعهدانه مربوط به ازدواج نوشته شده است. در تمام سایتعبارت "همسر" برای یک زن یا یک مرد در رابطه استفاده شده است.
چرا ازدواج میکنیم ؟دلایل ازدواج
ازدواج کردن ما دلایل بسیاری دارد.برای تنها نماندن،برای از دست ندادن کسی که دوستش داریم، برای داشتن رابطه جنسی بطور مداوم دنبال افرادی نگشتن (عجیب است اما برای بسیاری از انسانها تنها ضرورت همین است!) برای بچه دار شدن و دلایلی مانند اینها ازدواج میکنیم. در حوزه تحقیقات علمی زمانی که از همسران در مورد مفهوم ازدواج سوال شد در یک نرخ قابل توجه ،از نظر"اجتماعی و مذهبی"مورد قبول بودن و وجود امکان سکس در صورت درخواست به عنوان پاسخ دریافت شد.شاید علت ازدواج کردن که بسیاری از مردم متوجه آن نشده اند یا نخواسته اند به زبان بیاورند همین بوده است. متاسفانه واقعا تعداد زیادی ازانسانها به دنبال جاذبه جنسی می باشند. رضایت جنسی به عنوان تنها منبع لذت در زندگی آنها بوده وبدون توجه به سایر فاکتورهای زیادی که در زندگی وجود دارند ازدواج کردنشان را میبینیم.بچه دار شدن، یکی از دلایل ازدواج است که از طریق والاترین و شاید عمیق ترین غرایز ما ایجاد می شود.
عواملی که آنها را برشمردیم برای بسیاری از انسانها، همانند دلایل بسیار سرد و غیر رمانتیک میتواند به نظر آید.
انسانها بیشتر زمانها اینقدر پیچیده فکر نمیکنند حتی شاید اصلا به این موارد فکر نکنند.بطور ساده تر عاشق کسی شده و در تمام مدت عمرشان با کسی که عاشقش هستند بودن را میخواهند و از این رو ازدواج کردنشان را میخواهند.
اشتباه هم نیست، اما وقتی که در ازدواج مواردی که به آن فکر نکرده ایم نمیتواند انجام شود یا دلایل ذکر شده برآورده نشده اند، ازدواج به پایان میرسد یا ناخوشایند ادامه مییابد. در اینجا یک سوال جدید برای جلوگیری از از دست دادن کسی که به سادگی دوستش داریم، وجود دارد:" چرا دوست داریم" چرا دیگری را نه بلکه فقط کسی را که اکنون دوستش داریم را دوست داریم؟ اگر پاسخ به این سوال حتی اگر هم اکنون آسان هم نباشد، در بخش های زیر ما در مورد هماهنگی در ازدواج صحبت می کنیم و سعی خواهیم کرد به طور دقیق به این سوال پاسخ دهیم.
"آیا همانطور که دلایل صحیح برای ازدواج وجود دارند دلایل نادرست هم میتوانند وجود داشته باشند؟"
همانطور که برای ازدواج مواردی ضرورت دارند که دلایل صحیح شما میباشند مواردی نیز میتوانند وجود داشته باشند که دلایل نادرست شما هستند.
- برای فرار از خانواده خودمان ازدواج کردن.عموما ازدواجهایی که در سنین پایین انجام میشوند از این نوع ازدواج هستند. البته متوسط سن ازدواج در مناطق روستایی به طور متوسط پایین است اما در شهرها در سنین بالاتر ازدواج کردن حتی اگر از نظر اجتماعی مورد پذیرش هم باشد ، برخی از جوانان برای رها شدن ازخانواده ای که در |آن زندگی میکنند میتوانند در یک لحظه راه ازدواج را انتخاب کنند. عموما نیز کسی که از باران فرار میکند گرفتار تگرگ میشود. جوانانی که در خانواده های نا مناسب رشد کرده اند برای یک ازدواج خوب و موفق ،بدلیل نداشتن تجهیزات روانشناسی لازم و نمونه های خوبی از ازدواجهای موفق ، انتخابهایشان را از همسرانی که خیلی مناسب هم نیستند انجام میدهند .
- برای تنبیه پدر ومادرمان ازدواج کردن. برخی از دختران جوان زمانی که از دست پدر و مادرشان عصبانی میشوند برای جزا دادن به آنها با مردی که اصلا مورد پسند آنها نیست ازدواج میکنند. با این حال، جایی که روباه به عقب برگردد، خودش را در یک فروشگاه پوست فروش میبیند. در جوانی مان هرچقدر بخواهیم میتوانیم دور شویم ولی هنگامی که ما به میانسالی می رسیم، خودمان را در میان ارزش های خودمان و خانواده مان می یابیم.
- این همه مدت است که با همیم دیگر نمیتوانیم به عقب برگردیم تنها راهمان ازدواج است را گفته و ازدواج کردن. رابطه ای که با دلایل اشتباه شروع می شود به ویژه در سال های دانشگاه، در تنهایی ترس از پیدا کردن فردی جدید داشتن یا بخاطر ترس از تنهایی در رابطه طولانی مدت باقی ماندن، بیش از حد طولانی شدن سپس" این همه مدت است که با همیم دیگر ازدواج کنیم و ببینیم چگونه پیش میرود" گفته ازدواج میتواند تحقق یابد. این ازدواج ها می تواند به سرعت در مقایسه با انتظار طولانی مدت بودنشان از دست بروند.
- بهتر از هیچ است گفته ازدواج کردن. اگرچه فردی که برای مدت زمانی طولانی با او در ارتباطیم در واقع انتظارات ما را برآورده نمی کند"من هنوز هیچ فرد بهتری را تا کنون پیدا نکرده ام" گفته و همسرمان میشود. با این حال، اگر مراحل درست را در ابتدای رابطه برقرار کنید، و اگر بایدها نادیده گرفته نمیشدند این رابطه خیلی طولانی مدت نمیشد، ازدواج را رها کنید.
- من قوی هستم مشکلات را میتوانم حل کنم گفته مشکلات موجود را نادیده گرفتن یا با امید به اینکه همسرمان را میتوانیم تغییر دهیم ، ازدواج کردن. ازدواج نهادی نیست که بر پایه تغییردادن زن و شوهر توسط یکدیگر ایجاد شود.البته ازدواج و زمان انسان را تغییر میدهد اگربرای هماهنگی موارد زیادی باشد که باید تغییر کنند با این امید نباید ازدواج کرد. چرا که بیشتر زمانها یا هیچ چیز تغییر نمیکند یا آنگونه که ما میخواهیم تغییر نمیکند.
در بالا دلایل نادرست برای ازدواج کردن را توضیح دادم در این موضوعات در آینده به تکرار سخن گفته خواهد شد و برای اینکه دچار این اشتباهات نشوید در ابتدای آشنایی مواردی که ضروری هستند نیز ذکر خواهد شد.
